دیشب خواب دیدم

د_ف تو خوابم بود و نان استاپ جنگ و دعوا بود

د_ف_ش هم بود و به طرز شدیدا عجیبی فقط نظاره گر بود و دخالتی نمیکرد

اصن یه وضعی بودا

 

سیستمم عجیبه

وقتایی که از یکی شدید شاکیم و امکان دعوا کردن با طرف واسم وجود نداره

شب تو خوابم میاد و یه دل سیر اونچه تو دلمه رو بهش میگم و خالی میشم

میشورم و پهنش میکنم رو بند و خلاصه اونچه تو واقعیت از دستم نمیادو تو خواب حساااببییی جبران میکنم

 

صبحشم که از خواب پا میشم انگار از رینگ بوکس برگشتم، حسابی خسته و داغونم

 

خلاصه که امروز خویش را اینگونه آغاز کردیم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سکوت...! دانسته ها و ندانسته ها بومرنگ Jeff آموزش کامپیوتر پایان نامه ها یاس کبود معرفی هتل ها، هتل آپارتمان ها و مراکز اقامتی ایران